بعضی کلمه ها ارزش بارها شنیدن را دارد...
گوشت را بیار جلو
اروم میگم
کسی نشنوه جز خودت
خیلی
خیلی
خیلی
دوستت دارم...
بامن بمان ...
میخواهم در فضایی ک از عطر تن تو آکنده است نفس بکشم...
بودنت را حس کنم ...می خواهم چشمانم رافدای آمدنت کنم تا بیایی...
بهانه ایی باشی برای زنده بودنم..نفس کشیدنم..
خوب من ...
بامن بمان ...
مـیــدونــیــ دِلــَــم چـــی مـــیـــخـــواد!
خــُــــدا بــــیــــاد بــِــهــِـم بــِــگــــه:
دیـــــوونــَــم کـــَـردی بـــیــــا ایــنـــَـم هـــَـمــونــی کـــه مـــیــخــــواســــتـــــی…
حتما ک نباید شعر بلد باشی...
تنها، بودنت کافیست،
همین که مى خندى،
نگاهم مى کنى،
و یا صدایت را
در آغوشم جا مى گذارى،
همین بوى آرام نفس هات
که دورم مى پیچد.
بوسیدن چشمات،
یا خیره شدن به راه رفتنت،
همه اینها یعنى شعر