بــا تَمــامِ مِـداد رَنـگـے های دُنیــا
به هـَـر زَبــانی کــه بـِدانــے یـا نــَــدانے
خـالــے اَز هَــر تـَشـبیـه وَ اِسـتــعاره وَ ایـــهـام
تَـنهـــا یـــک جـــُـــــمله بـَــرایـت خـواهـَـــم نــِـوشــت
دوسـتَت دارَم خـــاص تــَــریـن مـُـخـاطـَـب خــــاص دُنیـــــا
آغوش من فقط اندازه تــو جا دارد
اگــر خـــوب گوش کنـــی
این ضربان های تند تند و پی درپی قلبم را میشنوی
تـــو را فریــاد می زنند...
مخاطب کلامــم که هیــچ
مخــاطب ضربان های قلبم هم تویـــــی...
?؟?؟?؟~~~~
مرادرآغوش بگیر




آغوش تو بوی عشق می دهد
بوی خوش دوستت دارم
ومن چون پیچکی ظریف تنهامانده درباد
میپیچم باتمام وجودم
براندامت
مرادرآغوش بگیر
آغوش توامنیت است
راه که میروی
عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم باتو همقدم باشم
میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم رد پایت را هیچ خیابانی درآغوش نکشد
تو فقط مال منی
مال من...
من دلم میخواهد




باتو به سرزمین احساسم سفرکنم
برایت عاشقانه بسرایم وتو
مست ازاین عشق
خیره به چشمانم
دستانم را بگیری
و بابوسه ای
شعری تازه برلبانم بسرایی
من دلم میخواهد
من باشم و توباشی و عشق
ودیگرهیچ
می گویند:
عشق خدا
به همه یکسانَ ستــ
ولی من می گویم:
مرا بیشتر از همه
دوستــ دارد
وگرنهـ
بهـ همهـ
یکی مثل تو می داد...?؟
دوستت دارم....
کوتاه می نویسم



تو بلند بخوان
به بلندای تمام احساسم
دوستت دارم