حتما ک نباید شعر بلد باشی...تنها، بودنت کافیست، همین که مى خندى، نگاهم مى کنى، و یا صدایت را در آغوشم جا مى گذارى، همین بوى آرام نفس هات که دورم مى پیچد. بوسیدن چشمات، یا خیره شدن به راه رفتنت، همه اینها یعنى شعر
تمام شهوت لبانم را میان انگشتانم گذاشته ام تا بوسه بارانت کنند واژه ها...!!! بوسه بارانت...دنیای من... دوستت دارم بدجوری ی جور ناجوری...
مــَرا جــُدا کــن ٬ از اهلِ زمـیــن! دستَــم را بـگـیــر… مـیــخـو اهــم ٬ در دنـیــایِ آرامِــــ تـــُو آرامـــ بـگـیــرمـــ...!!!
تمام شهوت لبانم را
میان انگشتانم گذاشته ام
تا بوسه بارانت کنند واژه ها...!!!
بوسه بارانت...دنیای من...
دوستت دارم بدجوری ی جور ناجوری...
مــَرا جــُدا کــن ٬
از اهلِ زمـیــن!
دستَــم را بـگـیــر…
مـیــخـو اهــم ٬
در دنـیــایِ آرامِــــ تـــُو آرامـــ بـگـیــرمـــ...!!!