...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

!!!صبرت که تمــــــوم شد نـــــرو ... معرفت تازه از اینجــــــــا شـــــــــروع میشه!!!

...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

!!!صبرت که تمــــــوم شد نـــــرو ... معرفت تازه از اینجــــــــا شـــــــــروع میشه!!!

جرأت دوست داشتن



چه حقیرند مردمی که نه جرأت دوست داشتن دارند و نه اراده‌ی دوست نداشتن 
و نه لیاقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن 
و مدام شعر عاشقانه می‌خوانند 

و تراژدی غم‌انگیز انسان این است که آنچه هست، نباید باشد 
و آنچه باید باشد، نیست و همه حرف‌ها همین است وهمه‌ی دردها همین جا است. 
درد روح این است و این است که: «انسان شقایقی است که با داغ زاده است.» 

دکتر شریعتی


دختر جون ...



دخـــتـــر جـــون

وقــتــی کــه نــاراحــتــی

وقـتــی کــه خـیـلـی غــم داری

وقــتــی کــه داری گــــریــــه مــیـکــنــی

شــایــد یـه پـسـر نـتـونــه پــا بــه پــات

اشــک بـریــزه و بـاهـات گـریـه کـنـه

ولــی بـه جـاش انـقـدر بـاهـات شـوخـی مـیـکـنـــه

انــقــدر ســر بــه ســـرت مـــیــــذاره

تـا جـایـی کـه بــیـن گــریـه هـاتــــــ بـخـنــدونـتــت

نــکـنــه این کـارشــو بـه پــای بـی احـسـاسـیـش بـذاریــا ....

مـیـدونــی چــی مـیـگـم ؟

یک روز می بوسمت!



یک روز می بوسمت !

یک روز که باران می بارد،

یک روز که چترمان دو نفره شده

یک روز که همه جا حسابی خیس خیس است ،

یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ شده ،

ارامتر از هر چه تصورش کنی ،

اهسته می بوسمت....!!!


چشم تو



کاش می‌دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می‌تابانی

ادامه در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

وقتی تو نیستی ...



وقتی تو نیستی

شادی کلام نامفهومی ست

و دوستت می‌دارم رازی‌ ست

که در میان حنجره‌ ام دق می‌کند

و من چگونه بی‌ تو نگیرد دلم ؟

اینجا که ساعت ، آیینه و هوا به تو معتادند


مرگ عاشق



عاشق یکبار به دنیا میاد اما چند بار میمیره ...

وقتی یارش رو با کسی میبینه

وقتی بفهمه اون دوستش نداره

وقتی بفهمه هیچوقت به اون نمیرسه.


کنارم که باشی ...



کنارم که باشی

آنقدر آرام می شوم

که فراموش میکنم

باید نفس بکشم!


چه دلگیر است !



چه دلگیر است

هم جمعه باشد!

هم ابر باشد!

هم باران باشد!

هم خیابان خیس باشد!

اما ...

نه کسی باشد!!!

نه دستی برای فشردن!

نه پایی برای قدم زدن!

نه نگاهی برای زل زدن!


آهای زمستون ...



آهای زمستون ...

حواست باشه که دور تو و تموم شاعرانه ها خط میکشم

اگر با آمدنت او حتی یک "سرفه" کند ...


حالا بخند ...



اگـر گـفـتـی

چـگـونـه مـی شـود مُـرده ای را زنـده کـرد ؟!

فـرض کـن مـن مُـرده ام،

حـالا بـخـنـد ...